English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ball hawking U دفاع خوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
press U فشار روی دفاع
presses U فشار روی دفاع
answer U دفاع کردن
answer U دفاع
answered U دفاع کردن
answered U دفاع
answering U دفاع کردن
answering U دفاع
answers U دفاع کردن
answers U دفاع
striker U توپ زن هنگام دفاع از میله
strikers U توپ زن هنگام دفاع از میله
redundancies U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
redundancy U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
advocacy U دفاع
opening U شکافتن دفاع
openings U شکافتن دفاع
castle U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castles U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
zone U دفاع منطقهای
zones U دفاع منطقهای
vindication U دفاع
passive U دفاع بدون تیراندازی
passives U دفاع بدون تیراندازی
sweeper U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers U اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
self-defence U دفاع از خود
barrister U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barristers U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
pale U حصار دفاعی دفاع
paler U حصار دفاعی دفاع
palest U حصار دفاعی دفاع
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoys U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
defensible U دفاع کردنی
defensible U دفاع پذیر
defensible U قابل دفاع
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
blocking U سدکردن جاده دفاع غیر عامل مسدود کردن راه دشمن
fend U دفاع کردن
block U دفاع
block U دفاع در مقابل ابشار
blocked U دفاع
blocked U دفاع در مقابل ابشار
blocks U دفاع
blocks U دفاع در مقابل ابشار
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
breast U باسینه دفاع کردن
breasts U باسینه دفاع کردن
apologetically U از راه پوزش یا دفاع
penetrate U نفوذ در دفاع
penetrated U نفوذ در دفاع
penetrates U نفوذ در دفاع
daylight U نفوذ در دفاع
two-way U موفق در حمله و دفاع
defend U دفاع کردن از
defend U دفاع کردن
defend U دفاع
defended U دفاع کردن از
defended U دفاع کردن
defended U دفاع
defending U دفاع کردن از
defending U دفاع کردن
defending U دفاع
defends U دفاع کردن از
defends U دفاع کردن
defends U دفاع
defence U دفاع
defence U دفاع کردن استحکامات
defenses U دفاع
defenses U دفاع کردن استحکامات
untenable U غیرقابل دفاع
bridgehead U دفاع ازقسمت عقب پل
bridgeheads U دفاع ازقسمت عقب پل
uncovered U بی دفاع
coverage U دفاع پوششی
stand U دفاع مداوم
parried U دفاع
parried U سد کردن دفاع مستقیم
parries U دفاع
parries U سد کردن دفاع مستقیم
parry U دفاع
parry U سد کردن دفاع مستقیم
parrying U دفاع
parrying U سد کردن دفاع مستقیم
open U خط بازبی دفاع
open U بی دفاع واریز نش
opened U خط بازبی دفاع
opened U بی دفاع واریز نش
opens U خط بازبی دفاع
opens U بی دفاع واریز نش
advocate U دفاع کردن
advocated U دفاع کردن
advocates U دفاع کردن
advocating U دفاع کردن
champion U مبارزه دفاع کردن از
championed U مبارزه دفاع کردن از
championing U مبارزه دفاع کردن از
Other Matches
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
defense U دفاع وزارت دفاع
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
apologias U دفاع
one man block U تک دفاع
pleading U دفاع
advocation U دفاع
apologia U دفاع
czech defence U دفاع چک
defense U دفاع
munition U دفاع
tae U دفاع با پا
fencing U دفاع
secretary of defence U وزیر دفاع
secretary of defense U وزیر دفاع
pleaded U دفاع کردن
active defense U دفاع عامل
zone defence U دفاع منطقهای
to stick up for U دفاع کردن از
yogoslav defence U دفاع یوگوسلاو
plead U دفاع کردن
yogoslav defence U دفاع پیرک
tenability U دفاع پذیری
pleads U دفاع کردن
self defence U دفاع مشروع
mikazuki uke ushiro geri U دفاع هلالی
meran defence U دفاع مران
defendant U دفاع کننده
indefensible U غیرقابل دفاع
defensive U منطقه دفاع
dogging U دفاع بسته
dog U دفاع بسته
makki U دفاع کردن
ward off U دفاع کردن
war department U وزارت دفاع
self protection U دفاع از نفس
secretary of state for defence U وزیر دفاع
vindicative U دفاع کننده
achi komi U دفاع فشاری
defendants U دفاع کننده
semi circular parry U دفاع نیمدایره
dory defence U دفاع دوری
d. armour U اسلحه دفاع
fencible U قابل دفاع
soto uke U دفاع از خارج
fullback U دفاع پوششی
composite defense U دفاع مرکب
closed variation U دفاع تاراش
classical variation U دفاع ارتدوکس
hasty defense U دفاع تعجیلی
simple parry U دفاع ساده
catenaccio U دفاع بتونی
damiano's defence U دفاع دامیانو
extended defense U دفاع گسترده
deraign U دفاع کردن
department of defense U وزارت دفاع
deliberate defense U دفاع بافرصت
defensive board U دفاع سبد
double guard U دفاع با دو دست
defense in place U دفاع در محل
defense in depth U دفاع در عمق
dutch attack U دفاع برد
summetrical defence U دفاع متقارن
special plea U دفاع خاص
implead U دفاع کردن
in self defence U برای دفاع
kwon U دفاع با دست
legitimate defence U دفاع مشروع
sham plea U دفاع پوچ
two knights' defence U دفاع دو اسب
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
two man block U دفاع دونفره
ego defence U دفاع خود
sham plea U دفاع ناموجه
alekhine's defence U دفاع الخین
uchi uke U دفاع از داخل
backfield U دفاع نفوذی
indefensibility U دفاع ناپذیری
buckler U دفاع کردن
internal defense U دفاع داخلی
janisch defence U دفاع یانیش
janisch defence U دفاع شلیمان
three man block U دفاع سه نفره
juji uke U دفاع ضربدری
benoni defence U دفاع بنونی
to make a d. U دفاع کردن
kake uke U دفاع قلابی
age ake U دفاع بالارونده
morote uke U دفاع دوتایی
pillsbury defence U دفاع پیلزبری
nagashi uke U دفاع پرسی
the right of self-defence U حق دفاع از خود
pierce the block U شکافتن دفاع
philidor's defence U دفاع فیلیدور
russian defence U دفاع روسی
perceptual defense U دفاع ادراکی
to defend [from] U دفاع کردن [از]
pirc defence U دفاع پیرک
plea of accused U دفاع متهم
robatsch defence U دفاع روباتش
propugn U دفاع کردن از
right of self preservation U حق دفاع از خود
polish defence U دفاع لهستانی
position defense U دفاع موضعی
position defense U دفاع یا پدافندثابت
right of self defence U حق دفاع مشروع
replication U رونوشت دفاع
morote uke U دفاع با دست
national defense U دفاع ملی
national defence U دفاع ملی
asserts U دفاع کردن از
asserting U دفاع کردن از
asserted U دفاع کردن از
assert U دفاع کردن از
dogs U دفاع بسته
parry of debate U دفاع درمنافره
offensive block U دفاع تهاجمی
say a good word for U دفاع کردن
scandinavian defence U دفاع اسکاندیناویایی
kevitz trajkovic defence U دفاع کویتس- تراکوویچ
sitting duck U هدف بی دفاع واسان
drop the ball behind the block U جاخالی پشت دفاع
queen's fianchetto defence U دفاع فیانکتوی وزیر
line backing U دفاع پشت خط تجمع
muniment U وسیله دفاع لوازم
se defedendo U در حین دفاع از خود
pillsbury defence U دفاع کمبریج اسپرینگز
passive defense U دفاع غیر عامل
petrov U دفاع پتروف یا روسی
indefensibly U بطور دفاع ناپذیر
indian defence U دفاع هندی شطرنج
sicilian defence U دفاع سیسیلی شطرنج
moon doung makki U نوعی دفاع تکواندو
grunfeld's defence U دفاع گرونفلد شطرنج
geitja makki U دفاع دوبله بحالت
joke opening U دفاع مدرن شطرنج
national defense U دفاع در سطح ملی
french defence U دفاع فرانسوی شطرنج
ministry of national defence U وزارت دفاع ملی
scandinavian defence U دفاع متقابل مرکزی
fegatello U فگاتلو در دفاع دواسب
kake uke U دفاع قلاب وار
modern defence U دفاع مدرن شطرنج
all around defense U دفاع دورتا دور
cheat U موضعگیری برای دفاع
assert oneself U از حق خود دفاع کردن
back checker U بازگشته برای دفاع
to keep at bay U دفاع کردن درمقابل
tchigorin indian U دفاع هندی چیگورین
bays U دفاع کردن درمقابل
baying U دفاع کردن درمقابل
speak out <idiom> U دفاع کردن از چیزی
hold one's own (in an argument) <idiom> U دفاع از موقعیت خود
cheated U موضعگیری برای دفاع
cheats U موضعگیری برای دفاع
vindicatory U مربوط به دفاع و حمایت
champions U مبارزه دفاع کردن از
bay U دفاع کردن درمقابل
bayed U دفاع کردن درمقابل
cover point U عضو دفاع نزدیک
defense U دفاع کردن استحکامات
defense U دفاع توپزن از میله ها
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
surface mission U ماموریت دفاع زمینی
classical bononi defence U دفاع بنونی کلاسیک
civil defense U دفاع غیر نظامی
centre counter defence U دفاع متقابل مرکزی
caro kann defence U دفاع کارو- کان
queen's indian defence U دفاع هندی وزیر شطرنج
russian system U سیستم روسی در دفاع گرونفلد
panov botvinnik attack U دفاع پانوف- باتوینیک دردفاع
to defend oneself [against] U از خود دفاع کردن [درمقابل]
pierce the block U ابشار محکم غیرقابل دفاع
old indian defence U دفاع هندی قدیم شطرنج
orthodox defence U دفاع ارتودکس در گامبی وزیرشطرنج
on guard U اماده برای دفاع باشید
pirc variation U واریاسیون پیرک در دفاع نیمزوهندی
netblock U ابشاری که نیاز به دفاع ندارد
defence [British E] U دفاع [قانون] [ورزش] [ارتش]
defense [American E] U دفاع [قانون] [ورزش] [ارتش]
in defence of somebody [something] U برای دفاع از کسی [چیزی]
staunton gambit U گامبی استاونتن در دفاع هلندی
indefensibly U چنانکه دفاع بردار نباشد
budapest defence U دفاع بوداپست در پیاده وزیرشطرنج
burn variation U واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
taimanov's variation U واریاسیون تایمانوف در دفاع سیسیلی
circular parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
counter parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
slav defence U دفاع اسلاو در گامبی وزیرشطرنج
smyslov system U سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
closed defence U دفاع بسته در روی لوپس
swedish variation U واریاسیون سوئدی در دفاع تاراش
detachment parry U دفاع با دور کردن شمشیرحریف
sozin attack U حمله سوزین در دفاع سیسیلی
cozio defence U دفاع کوتسیو در روی لوپس
czech defence U نام منسوخ دفاع اسلاو
dan U درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com